میهن دانلود بهترین سایت دانلود

میهن دانلود بهترین سایت دانلود

میهن دانلود بهترین سایت دانلود آسان دانلود
میهن دانلود بهترین سایت دانلود

میهن دانلود بهترین سایت دانلود

میهن دانلود بهترین سایت دانلود آسان دانلود

*ممه کریم*


سرش را انداخته بود پایین و به دکتر نگاه نمی کرد .

با اینکه پشت سرش ایستاده بودم از آینه قدی روبرو می دیدم که تمام بدنش دارد از ترس می لرزد و نوک گوشهایش از شرم سرخ سرخ شده بود .

آقای دکتر مهربانانه گفت :

پسرم اگه شلوارت رو در نیاری که من نمیتونم معاینه ات کنم .


ممه کریم  دکتر را خطاب کرد و با عجله گفت : فقط شلوار ؟


وقتی دکتر با لبخند گفت : چشم من که اشعه ایکس نداره عزیزم من داشتم از خنده

می ترکیدم .


گفتم : ممه کریم ! خب همش رو بکش پایین آقای دکتر ببینه . خجالت نداره که ... دکتر محرمه

اما ممه کریم با چنان غضبی به من نگاه کرد که نزدیک بود قالب تهی کنم .

سرش را انداخت پایین و گفت : آقای دکتر ! اینا رو از اتاق بیرون کن چشم


آقای دکتر برگشت و رو به من گفت : لطفا بیرون بایستید .

گفتم : ممه کریم ! اون همه عز و التماس کردی که من تنها نمیام دکتر  خجالت میکشم حالا ما غریبه شدیم ؟ بی معرفت ؟

اما انگار حال و اوضاع ممکه کریم اصلا مناسب شوخی نبود . با همان لهجه پشت کوهی طالقانی برگشت و گفت :

یه بار دیه منا بوگوی ممه کریم همچی می کوتانم دهنتی میان خین قرقره کنی+1


و دکتر که انگار متوجه اوضاع وخیم عصبی ممه کریم شده بود مرا به بیرون اتاق راهنمایی کرد .




ادامه مطلب ...


 

ادامه مطلب ...